امروز فهمیدم این تو هستی که جان مرا خواهی گرفت
بین توقف دو ایستگاه دو آغوش دو ضربه
دم و بازدم دو دشنه دو دست
دورترین نقطه دنیا دیرترین زمان بازگشت
و تمام هرگز ها را دوست داری
از همه بریده که باشی
میان این همه آدم
مهربان که باشی
شبیه آدمک های بیگانه که باشی
رویای زنبوران وحشی...برچسب : نویسنده : aspantman2 بازدید : 29